کد مطلب:134118 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

خطابه ی امام یا صاعقه ای مرگبار بر یزید
حضرت سجاد امام زین العابدین (ع) هنگامی كه بر فراز منبر قرار گرفت پس از حمد و ثنای خداوند اینگونه شروع به سخن كرد:

«ایهاالناس! اعطینا ستاً و فضلنا بسبع اعطینا العلم والحلم والسماحة والفصاحة والشجاعة والمحبة فی قلوب المؤمنین و فضلنا بان منا النبی المختار محمد (ص) و منا الصدیق و منا الطیار و منا اسداللَّه و اسد رسوله و منا سبطا هذه الامة من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی انبأته بحسبی و نسبی.

مردم شام! خداوند ما را به علم و حلم و سماحت و فصاحت و شجاعت برتری داد و دلهای مؤمنین را از محبت ما پر ساخت و ما را به پیغمبر مختار و علی بن ابی طالب و جعفر طیار و حمزه و دو فرزندان پیغمبر حسن و حسین فضیلت داد، هر كس مرا می شناسد به شناست و آنكه مرا نمی شناسد اكنون من او را به حسب و نسب خویش آگاه می سازم.

«ایهاالناس انا بن مكة و منی، انا بن زمزم والصفا... انا بن من اوحی الیه الجلیل ما اوحی، انا بن محمد المصطفی، انا بن علی المرتضی.... انا بن صالح المؤمنین و وارث النبیین و قامع الملحدین.... انا بن فاطمة الزهراء انا بن سیدة النساء انا بن خدیجة الكبری.


من فرزند مكه و منا هستم، من فرزند زمزم و صفا هستم، من فرزند آن كسی هستم كه خداود به او وحی فرستاد، من فرزند محمد مصطفی هستم، من فرزند علی مرتضی هستم، من فرزند صالح مؤمنین و وارث پیامبرانم، من فرزند كسی هستم كه ملحدین را ریشه كن ساخت من فرزند دختر پیغمبر، من زاده ی بهترین زنانم، من زاده ی خدیجه كبرایم».

در اینجا كه امام (ع) افكار مردم را كاملا به سوی خویش و دودمانش توجه داد و حسب و نسب خویش را كه (حكومت دمشق می خواست بر مردم شام پوشیده بماند) آشكارا روشن ساخت دامنه ی سخن را به فاجعه ی خونین طف كشانده و فرمود:

«انا ابن المقتول ظلماً انا ابن المجزوز الرأس من القفلا انا ابن العطشان حتی قضی، انا ابن طریح كربلا، انا ابن مسلوب العمامة والرداء انا ابن من بكت علیه ملائكة السماء... انا ابن من رأسه علی السنان یهدی، انا ابن من حرمه من العراق الی الشام تسبی [1] .

من فرزند آن كسی هستم كه او را به ستم كشتند، من فرزند كسی هستم كه سر او را از قفا بریدند، من فرزند كسی هستم كه او را تشنه كشتند، من زاده ی كسی هستم كه پس از كشتن بدن او را بر زمین افكندند و او را دفن نكردند، من فرزند آن كسی هستم كه لباس او را به غارت بردند، من زاده ی آن شهیدی هستم كه فرشتگان آسمان بر او گریه كردند، من زاده ی آن كس هستم كه سر او را بر بالای نیزه نمودند، من فرزند كسی هستم كه


زنان و كودكان او را از عراق تا شام به اسارت آوردند».

امام سجاد (ع) همچنان به سخن ادامه داد و جنایات شرمگین و تكان دهنده ای كه حكومت یزید در سرزمین كربلا آنرا انجام داه بود در آن مجلس برشمرد و پرده از روی اعمال كثیف و ضدانسانی فرزند معاویه برداشت.


[1] ناسخ التواريخ حالت سيدالشهد ج 3 صفحه ي 163 چاپ جديد.